معرفى كتاب فلسفه براي كودكان و نوجوانان

معرفى كتاب فلسفه برای کودکان و نوجوانان "چشم‌اندازهای جهانی" ، ویراسته : سعید ناجی، رسنانی هاشم، ترجمه: حمیدرضا محمدی، نشر نی: مقالاتی که بنیانگذاران و پیشگامان برنامه‌ی "فلسفه برای کودکان" در سطح جهان نوشته‌اند، در این کتاب به صورت گفتگو و مصاحبه آماده شده است. 

بخش اول کتاب به خاستگاه این جنبش و بنیان‌های فلسفی و نظری آن می‌پردازد.

بخش دوم کاربردهای تخصصی دیالوگ فلسفی در آموزش فلسفه، اخلاق، فلسفه اخلاق و علوم را بررسی می‌کند.

بخش سوم به موضوعات نظری، مانند اهداف این روش با نظر به جست‌جوی حقیقت و معنا، و بحث درباره رمان‌ها یا داستان‌های کوتاه و ویژگی‌های‌شان می‌پردازد. 

بخش چهارم نحوه ‌ی اجرای این برنامه در سطح جهان را توضیح می‌دهد. و به تفاوت‌های فرهنگ، شیوه‌های حلقه‌ی کندوکاو و ضرورت جرح و تعدیل برنامه به جهت سازگاری با مسائل محلی می‌پردازد. 

بیست و یک مصاحبه شونده‌ی این مجموعه از ۱۲ کشور مختلف در شش قاره دنیا هستند. 

اخبار

تور روز احسان و نيكوكاري

تور روز احسان و نيكوكاري

به بهانه روز احسان و نیکوکاری و آغاز هفدهمین سال فعالیت خانه کتابدار، بعدازظهرِ هجدهمین روز از آخرین ماهِ این سال عجیب در مقابل کتابخانه و موزه ملی ملک جمع شدیم.

 خوش‌حال بودیم که همه سر ساعت اعلام شده، حاضر شدند. 

این بار سه توقف‌گاه داشتیم:

 کتابخانه و موزه ملی ملک،

 موزه مقدم، 

خانه کتابدار کودک و نوجوان.

به بهانه روز احسان و نیکوکاری و آغاز هفدهمین سال فعالیت خانه کتابدار، بعدازظهرِ هجدهمین روز از آخرین ماهِ این سال عجیب در مقابل کتابخانه و موزه ملی ملک جمع شدیم.

 خوش‌حال بودیم که همه سر ساعت اعلام شده، حاضر شدند. 

این بار سه توقف‌گاه داشتیم: کتابخانه و موزه ملی ملک، موزه مقدم، خانه کتابدار کودک و نوجوان.

 آقای پیمان سمندری کارشناس ارشد ایران شناسی (گرایش فرهنگ مردم و میراث فرهنگی) صمیمانه همراه‌ جمع بودند. این شد که در هر توقف از او خواستیم تا بیشتر برای‌مان بگوید:

توقف اول: “حاج حسین آقای ملک چرا کتابخانه، کلکسیون‌ها و زمین‌های خود را وقف کرده است؟ او چگونه وقف‌نامه‌ای نوشته که ثبت شده است؟ خانواده‌ی او چه نقشی در این وقف دارند؟”

توقف دوم: “خانم و آقای مقدم که بودند؟ چرا این خانه را با همه چیدمان و اشیاء و عتیقه‌های جمع‌آوری شده در آن به دانشگاه تهران اهدا کردند؟ موزه دانشگاهی یعنی چه؟”

و در توقف سوم رفتیم سراغ بانیان خانه کتابدار و پرسیدیم: “چرا تصمیم گرفتند خانه‌‌ی پدری را به کتابخانه تبدیل کنند؟ چرا در نام آن هر دو نقش کتابدار و مروج دیده می‌شود؟”

این سه توقف که هر کدام به داستان “بخشش” اشاره داشت، با یک پیاده‌روی نیم‌ساعته به هم متصل می‌شد. 

بخشی از آن در سکوت با هیاهوی ماشین‌ها، چرخ‌دستی‌ها، موتورها، و آدم‌هایی که مشغول کار بودند طی شد و بخشی دیگر در همراهیِ متفاوتِ دو‌به‌دو و کاغذهای باریکی که دور انگشت لوله شده بود، یا تا شده در جیب خفه شده بود، یا مدام رویش دست کشیده می‌شد و تایش صاف می‌شد، تا بالاخره برسد به مقصد و در بورد مخصوصش کوبیده شود. حتما سفیدی آن‌ها برای آنچه در ذهن‌ها می‌چرخید، کم بود …

در این اتصال کوتاه، هدایای کوچکی رد و بدل شد که هر کدام داستان خودش را دارد. هر هدیه‌ چرا به این جمع آمده بود، بخشنده چرا تصمیم گرفت آن را به کسی هدیه دهد و حالا بخشنده و گیرنده چه داستانی در سر می‌پرورانند …

پس از آن به رسم همیشه، به اعضایی که امسال بیشترین کارکرد را در کتابخانه داشتند، از سوی خانه کتابدار هدیه‌ای کوچک پیش‌کش شد.

اخبار مرتبط

نظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

در خبرنامه ما عضو شوید :
Loading