معرفى كتاب فلسفه براي كودكان و نوجوانان

معرفى كتاب فلسفه برای کودکان و نوجوانان "چشم‌اندازهای جهانی" ، ویراسته : سعید ناجی، رسنانی هاشم، ترجمه: حمیدرضا محمدی، نشر نی: مقالاتی که بنیانگذاران و پیشگامان برنامه‌ی "فلسفه برای کودکان" در سطح جهان نوشته‌اند، در این کتاب به صورت گفتگو و مصاحبه آماده شده است. 

بخش اول کتاب به خاستگاه این جنبش و بنیان‌های فلسفی و نظری آن می‌پردازد.

بخش دوم کاربردهای تخصصی دیالوگ فلسفی در آموزش فلسفه، اخلاق، فلسفه اخلاق و علوم را بررسی می‌کند.

بخش سوم به موضوعات نظری، مانند اهداف این روش با نظر به جست‌جوی حقیقت و معنا، و بحث درباره رمان‌ها یا داستان‌های کوتاه و ویژگی‌های‌شان می‌پردازد. 

بخش چهارم نحوه ‌ی اجرای این برنامه در سطح جهان را توضیح می‌دهد. و به تفاوت‌های فرهنگ، شیوه‌های حلقه‌ی کندوکاو و ضرورت جرح و تعدیل برنامه به جهت سازگاری با مسائل محلی می‌پردازد. 

بیست و یک مصاحبه شونده‌ی این مجموعه از ۱۲ کشور مختلف در شش قاره دنیا هستند. 

اخبار

گزارش “نشست تبادل کتاب”

 "چای می نوشیم، کتاب می خوانیم"

دومین نشست تبادل کتاب را در خانه کتابدار کودک و نوجوان و ترویج خواندن برگزار می کنیم.

راستش را بخواهید چند دلیل سبب شد تصمیم بگیریم که ساعاتی را با آرامشِ "چای می نوشیم، کتاب می خوانیم" و به دور از شتاب، کنار یکدیگر بنشینیم و باهم گپ و گفتی داشته باشیم.

می خواهیم به این بهانه :

– از جذابیت ملاقات با افراد جدید با سابقه ها، تحصیلات، سن و فعالیت های گوناگون بهره ببریم

– دوست داریم بدانیم این گوناگونی به دنبال چه فهمی است ؟ چه کتابی می خواند ؟ چه موضوعی برایش جذاب است ؟ مساله و دغدغه اش چیست ؟ و…

– می خواهیم با خواندنی ای که فهمِ زیستن می آفریند، سرگرم شویم

پس از گذشت بیست و پنج دقیقه از وقت دوستانی که سروقت و ساعت ۵ آمده بودند، ساعت هفده و بیست و پنج دقیقه  روز شنبه نهم آبان ماه، سلام می کنیم. از فلسفه این نشست ها، فقط به "جذابیت ملاقات" اشاره ای می کنیم و مابقی را می سپاریم به حس و حال نشست و جریانی که در آن جاری خواهد بود. ( البته که در ابتدای این متن فلسفه نشست ها کامل نوشته شده است. )

موضوع امروز گفت و گو است. معرفی دوستان با گفت و شنودهای دو نفره آغاز می شود. بعضی ها حتی باهم حرفی نمی زنند ولی با فهم خودشان یکدیگر را معرفی می کنند. برخی جمله ای کم و زیاد می کنند برخی خلاصه می کنند و بعضی ها مفصل تر می گویند. بازی گفت و گو با تمام ابعاد ناشناخته اش از همین ابتدا جریان می یابد. ترکیبی از خنده، سکوت، نگاه های معنادار به یکدیگر، نشنیدن، افزودن یا کم کردن برداشت شخصی و …

افراد به انتخاب خود در گروه های ۵ یا ۶ نفری قرار می گیرند. هر گروه یک متن کوتاه درباره گفت و گو در اختیار دارد که می تواند بحث درباره موضوع را با آن ادامه دهد یا به نکات و مسایل خود بپردازد.

برخی متن ها :

-گفت و گو ارتباط گفتاری یا عمل ارتباطی دو فرد، فرد با گروه و یا چندین فرد با یکدیگر – به وسیله ی بیان یا نوشته – است. این ارتباط از طریق جریان و انتقال ایده و معنا در درون یا بین افراد و در میان جمع در مورد موضوع مشترک به منظور مفاهمه و روشنگری درباره­ی این موضوع در فضای مشترک رابطه انجام می ­شود. ( به اتکای همین تعریف می توان از گفت و گوی درونی با خود نیز سخن گفت. )

اگر در اینجا بر گفت و گو به عنوان "عمل ارتباطی" تاکید کردم به این دلیل است که هر فرد نه فقط با بیان خویش، بلکه با کلیت حضور خود – شامل عواطف و احساسات، نوع نگاه، حالات و حرکات بدن، لحن صدا و … –  در گفت و گو شرکت می­کند. حتی باید گفت سکوت نیز عنصری در گفت و گو است. به این معنی که سکوت جزیی از عمل ارتباطی گفت و گویانه است وقتی که حامل تلاش برای مفاهمه و روشنگری است.

 -در گفت و گو، مفاهمه و روشنگری در مورد یک موضوع از طریق جریان و انتقال ایده و معنا در خود و در میان جمع روی می ­دهد. ما گفت و گو را با جریان و انتقال ایده های خود در موضوع مشترک شروع می ­کنیم. موضوع مشترک به گفت و گوی ما عینیت می ­بخشد. در پی این جریان و انتقال ایده­ها، مفاهمه و روشنگری­ای پیش می رود که ممکن است به ایجاد ایده­ها و معانی مشترک و یا خلق ایده­ها و معانی نو برسد یا نرسد. اما، در هر حال، تداوم گفت و گو هم به مفاهمه و روشنگری درباره­ی موضوع مشترک می ­رسد و هم به مفاهمه و روشنگری درباره ی خود و دیگران.

گفت و گو "امکانی" است که ما دریافت ­های خود درباره­ ی موضوع ­ها را با دیگران به اشتراک بگذاریم و از طریق مفاهمه و روشنگری به دریافت و ادراک منسجم­ تر و متعالی ­تر برسیم. همین که ما به ارتباط گفت و گویانه با دیگران وارد می ­شویم، در مواجه شدن با نظرات متفاوت و متمایز دیگران، چه بسا نسبت به درستی تام نظرات خود تردید کنیم و به محدودیت­های این نظرات آگاهی یابیم. این تردید و آگاهی، اتکای قطعی به نطرات و ادراک ­های پیشینمان را نا ممکن می­کند. پس موضوع مورد گفت ­و گو تا حدودی برایمان به موضوع "ناشناخته ای" تبدیل می شود.

 -گفت و گو حضور در مرز ناشناخته­ ها است. اما بنیان آنچه ما را به حضور در این مرز هدایت و حفظ می کند تفاوت و تمایز است. آنچه موجب مفاهمه و روشنگری نیز می­شود تفاوت و تمایز آرا  و عقاید و نیز تفاوت و تمایز میان ایده­ها و معانی­ای است که ما در در گفت و گو با یکدیگر به­کار می بریم. از این لحاظ، باید تاکید کرد گفت و گو جز بر زمینه­ی تفاوت و تمایز ناممکن است.

"فضای مشترک"، یعنی قلمروی که گفت و گو در آن روی می ­دهد، با مشارکت همه­ ی افراد ساخته می ­شود. در این فضای مشترک است که این امکان ایجاد می ­شود که آرا و اندیشه­های متفاوت و متمایز مطرح شوند بدون اینکه انکار یا خصومتی را برانگیزند.

 -گفت و گو  dialogue   از کلمه­ی یونانی dialogos می­آید. Logos  به معنی "کلمه" یا در این مورد فکر می­کنیم به معنی "معنای کلمه" و dia   به معنی "از طریق"، و نه به معنای "عدد دو" است.

گفت و گو می ­تواند در میان تعدادی مردم، یا فقط دو نفر وجود داشته باشد. حتی یک شخص هم، اگر روحیه­ی گفت و گو حاضر باشد، می­تواند احساس گفت و گو را در خود داشته باشد. وضع یا تصویری که این ریشه­یابی پیش می­کشد "جریان معنا"، بین ما، در میانه­ی ما، و از طریق ما است.

 -توجه به این نکته مهم است که هدف گفت و گو، تصمیم­گیری در مورد هر عمل مشترکی نیست. هر فردی ممکن است به دلیل نیاز به تصمیم­گیری در مورد مساله­ای بخواهد با دیگران گفت و گو کند. دیگران، از طریق باهم ­اندیشی، درباره­ ی مساله­ی او به مفاهمه و روشنگری می ­پردازند. اما تصمیم­گیری درباره­ی آن مساله از اختیارات خود فرد است. ممکن است گفت و گو در مورد هر موضوع به تصمیم­گیری در مورد آن موضوع سوق یابد. اما این تصمیم­گیری ربطی به گفت و گو ندارد و هدف آن نیست. تصمیم­گیری هدف اصلی مذاکره است و نه گفت و گو. اتفاقا گفت و گو در مورد موضوعاتی به شکوفایی می­رسد که لازم نیست تصمیمی جمعی درباره آن گرفته شود.

وقتی مفاهمه و روشنگری را در جهت انکشاف ایده و معنای مشترک و خلق ایده و معنای نو در نظر بگیریم به یک ویژگی بسیار مهم گفت­وگو می­رسیم : گفت­وگو به سوی موقعیت­ها و ادراک­های از پیش ناشناخته جریان می­یابد. این ناشناختگی نشانه­ی والاترین ویژگی گفت و گو، یعنی پایان­ناپذیری آن است.

-چرا ما به گفت و گو نیاز داریم ؟  هر کس مفروضات و عقاید متفاوتی دارد. آنها مفروضات اساسی و نه صرفا مفروضات سطحی اند. چنین مفروضاتی درباره­ی معنای زندگی، منافع و مصالح شخصی­تان، منافع کشورتان یا منافع و مصالح ایدیولوژی­تان و یا آنچه شما فکر می­کنید که واقعا مهم است. وقتی این مفروضات به چالش گرفته می­شوند از آنها دفاع می­کنید. مردم، اغلب، نمی­توانند در برابر دفاع از آنها مقاومت کنند و گرایش می­­یابند با تهاجم عاطفی از آنها دفاع کنند… به دیگر سخن، هر شخصی با این مفروضات است که خودش، یعنی هویتش را می­شناسد. این مفروضات با سرمایه­گذاری بر روی منافع شخصی گره خورده­اند. مساله این است که گفت و گو باید به همه­ی فشاری که پشت مفروضات ما قرار دارد نفوذ کند. گفت و گو نه فقط به خود مفروضات، بلکه به روند اندیشه­ی پشت مفروضات نیز رسوخ می­کند.

پس از حدود بیست دقیقه گفت و گو، هر گروه فرصت داشت به هر شکلی که مایل بود گزارشی از روند و نکات جالب توجهی از بحثشان را با جمع سهیم شود.

 -آیا رویکردهای نگرش به انسان در اینکه گفت و گو چیست و چرا شکل می گیرد، اثری دارد ؟

-آیا روند انتخاب شدن فرد به عنوان نماینده گروه برای ارایه گزارش، می تواند به ابعادی از گفت و گو اشاره کند ؟ فرد طی کدام یک از فرآیندهای خود به خودی یا پیشنهادی یا مستدل یا در سکوت و بی هیچ تبادل واژه ای یا … انتخاب شده است ؟

-انگیزه هر فرد برای مشارکت و ساختن فضای اشتراکی چگونه در شکل گیری گفت و گو اثر می گذارد ؟ آیا می خواهد شنونده باشد، مطلبی را می داند و می خواهد آن را بیان کند، باور خاصی به نطریه ای دارد و می خواهد برآن پافشاری کند، از در جمع بودن و صحبت کردن لذت می برد، می خواهد خودش /گروهش در جمع متفاوت ترین باشند، اشتیاق به دانستن دارد، می خواهد موضوع جدیدی بشنود، شنیدن برایش دشوار است و … ترکیب پیچیده ای از این ها در سطح خودآگاه و یا ترکیب پیچیده ی دیگری در ناخودآگاه …

-زبان فارسی و جهان اندیشه ایِ جاری در آن چگونه بر گفت و گو و فضای آن اثر می گذارد ؟

-سوق داده شدن به سوی نقش های مختلف چگونه بر گفت و گو اثر می گذارد ؟ جمع بندی گروه را شما بنویس، شما مسئول گزارش باش، نظر شما به عنوان جامعه شناس گروه چیست، شما به عنوان پیش کسوت نظر آخر را بدهید، زمان بحث را شما کنترل کنید، …  افرادی هستند که تا نگوییم شما نظر دهید گفتن را آغاز نمی کنند و افرادی داریم که همیشه خود را رهبر و نظر دهنده می دانند. چگونه به بروز این نوع بودگی ها توجه می شود تا در جریانی طبیعی، "امکان گفت و گو" برای همه و در اشکالی گوناگون روی دهد ؟

-گفت و گو چیست؟ یادگیری، تصمیم گیری، برنامه ریزی، مذاکره، گپ زدن  یا …    گفت و گو اساسا چیست ؟  

در این جلسه چهار کتاب از سوی جمع معرفی شد:

-"گفتگو و هنر باهم اندیشیدن"، ویلیام اسحاق، ترجمه محمود حداد، انتشارات وزارت امور خارجه.

-"روش های بازکردن صحبت و دوست یابی"، نوشته دان گابور، ترجمه نور صالحی، نشر پیدایش.

-"شوق گفت و گو و گستردگی فرهنگ تک گویی در میان ایرانیان"، نوشته حسن قاضی مراد که نشردات آن را منتشر کرده است. در فصل های اول کتاب جنبه های فرهنگی- اجتماعی گفتگو بررسی شده است. به شکل های مختلف آن که در قالب شعر و متون حماسی، عاشقانه و مرید و مرادی، پند و نصایح، فرهنگ تک گویی را رایج کرده، پرداخته شده است. در فصول انتهایی، نظریه گفت و گو، اهداف و انگیزه ها بر اساس نظریات دیوید بوهم، مطرح شده است.  

-"درباره دیالوگ"، نوشته دیوید بوهم، ترجمه محمد علی حسین نژاد، انتشارات دفتر پژوهش های فرهنگی.

 چای با طعم و عطرموز، آلبالو، زیره، انبه، توت فرنگی و … منتظر نوشیده شدن هستند. بفرمایید … 

و

گفتگوهای دونفره و چند نفره و تبادل کتاب ها …

 

نوشته شده توسط ندا موحدی پور

اخبار مرتبط

نظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

در خبرنامه ما عضو شوید :
Loading