معرفى كتاب فلسفه براي كودكان و نوجوانان

معرفى كتاب فلسفه برای کودکان و نوجوانان "چشم‌اندازهای جهانی" ، ویراسته : سعید ناجی، رسنانی هاشم، ترجمه: حمیدرضا محمدی، نشر نی: مقالاتی که بنیانگذاران و پیشگامان برنامه‌ی "فلسفه برای کودکان" در سطح جهان نوشته‌اند، در این کتاب به صورت گفتگو و مصاحبه آماده شده است. 

بخش اول کتاب به خاستگاه این جنبش و بنیان‌های فلسفی و نظری آن می‌پردازد.

بخش دوم کاربردهای تخصصی دیالوگ فلسفی در آموزش فلسفه، اخلاق، فلسفه اخلاق و علوم را بررسی می‌کند.

بخش سوم به موضوعات نظری، مانند اهداف این روش با نظر به جست‌جوی حقیقت و معنا، و بحث درباره رمان‌ها یا داستان‌های کوتاه و ویژگی‌های‌شان می‌پردازد. 

بخش چهارم نحوه ‌ی اجرای این برنامه در سطح جهان را توضیح می‌دهد. و به تفاوت‌های فرهنگ، شیوه‌های حلقه‌ی کندوکاو و ضرورت جرح و تعدیل برنامه به جهت سازگاری با مسائل محلی می‌پردازد. 

بیست و یک مصاحبه شونده‌ی این مجموعه از ۱۲ کشور مختلف در شش قاره دنیا هستند. 

قصه های ترویج

داستان اسباب بازي هايي كه بيرون گذاشته مي شوند

داستان اسباب بازي هايي كه بيرون گذاشته مي شوند

سال پیش در یک روز بهاری که هنوز کرونا نیامده بود و حتی نمی‌دانستیم که در راه است، پنجره را باز کردم و چشمم به یک عروسک موطلایی افتاد که روی یک تاب صورتی نشسته بود و به خانه کتابدار زل زده بود. …

✍الهام اسماعیلی

بسم الله

داستان اسباب بازی‌هایی که بیرون گذاشته می‌شوند! 

در پنجره آپارتمان روبروی کتابخانه کودک، دخترکی زندگی می‌کند. گاهی او را می‌دیدم که مشغول بازی در اتاقش یا روی تختخوابش است. چندباری هم برایش دستی تکان داده و به کتابخانه دعوتش کرده بودم، اما نیامد. 

سال پیش در یک روز بهاری که هنوز کرونا نیومده بود و حتی نمی‌دانستیم که در راه است، پنجره را باز کردم و چشمم به یک عروسک موطلایی افتاد که روی یک تاب صورتی نشسته بود و به خانه کتابدار زل زده بود. همان موقع از آن عکس گرفتم. مراجعه‌کننده‌ها که می‌آمدند از دیدن این عروسک تعجب می‌کردند و هر کدام داستانی می‌گفتند. عروسک مدت زیادی بیرون از اتاق دخترک بود، در روزهای گرم تابستان، روزهای خنک و بارانیِ پاییز و روزهای سرد زمستان که کم‌کم زمزمه‌ی آمدن کرونا شروع شده بود. تا زمانی که من مشغول کار بودم، دخترک پنجره را باز نکرد تا از او بپرسم عروسک چه کرده که او را به بیرون انداخته‌ای و چنین تنبیه طولانی برایش درنظر گرفته‌ای. بعد هم که درگیر کرونا و قرنطیه شدیم، دیگر حواسم به عروسک نبود. 

بهار امسال که آمدم، عروسک نبود. شاید عروسک مورد عفو قرار گرفته و به داخل خانه برگشته بود. شاید هم بر اساس اتفاقی از بین رفته بود! که البته امیدوارم دومی نباشد. من هم ماجرای عروسک لبه پنجره را فراموش کردم تا همین چند روز پیش که دیدم دوباره لب پنجره تعدادی اسباب بازی چیده شده و از خانه اخراج شدند. به این هم فکر می‌کنم چرا ذهنم به سمت تنبیه می‌رود؟ شاید خروج از محیط امن خانه و طرد شدن از خانواده برایم حکم تنبیه را داشته است. این ظاهر ماجرا است که من می‌بینم، شاید این خروج از خانه یک جایزه باشد برای اسباب بازی‌های قدیمی که دخترک خواسته و با خودش فکر کرده که: «خیلی وقته شما اسباب بازی‌های عزیز در قرنطینه هستید، سری هم به بیرون بزنید و از هوای آلوده تهران لذت ببرید.»

امروز صبح که آمدم اسباب بازی‌ها نبود!  خیلی زود به خانه برگشتند، دخترک تحمل دوری نداشت.

 

اخبار مرتبط

نظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

در خبرنامه ما عضو شوید :
Loading