معرفى كتاب فلسفه براي كودكان و نوجوانان

معرفى كتاب فلسفه برای کودکان و نوجوانان "چشم‌اندازهای جهانی" ، ویراسته : سعید ناجی، رسنانی هاشم، ترجمه: حمیدرضا محمدی، نشر نی: مقالاتی که بنیانگذاران و پیشگامان برنامه‌ی "فلسفه برای کودکان" در سطح جهان نوشته‌اند، در این کتاب به صورت گفتگو و مصاحبه آماده شده است. 

بخش اول کتاب به خاستگاه این جنبش و بنیان‌های فلسفی و نظری آن می‌پردازد.

بخش دوم کاربردهای تخصصی دیالوگ فلسفی در آموزش فلسفه، اخلاق، فلسفه اخلاق و علوم را بررسی می‌کند.

بخش سوم به موضوعات نظری، مانند اهداف این روش با نظر به جست‌جوی حقیقت و معنا، و بحث درباره رمان‌ها یا داستان‌های کوتاه و ویژگی‌های‌شان می‌پردازد. 

بخش چهارم نحوه ‌ی اجرای این برنامه در سطح جهان را توضیح می‌دهد. و به تفاوت‌های فرهنگ، شیوه‌های حلقه‌ی کندوکاو و ضرورت جرح و تعدیل برنامه به جهت سازگاری با مسائل محلی می‌پردازد. 

بیست و یک مصاحبه شونده‌ی این مجموعه از ۱۲ کشور مختلف در شش قاره دنیا هستند. 

قصه های ترویج

روایتی از بچه های خانه

روایتی از بچه های خانه

با شور و هیجان همیشگی وارد شد. سلام و احوالپرسی کرد و گفت می‌رم بالا که درس بخونم. چند روز پیش بود که مهمان ساندویچِ اولین حقوقش شدیم و آرزو کردیم سال دیگر با حقوقش سوییچ ماشین مهمانمان کند 🙂
۱۹ سال دارد. ۸ سال داشته که به خانه کتابدار آمده است. ۱۱ سالی می‌شود که ما به خنده‌ها و انرژی او عادت کرده‌ایم. همه کتابداران و مربیانی که در این سال‌ها به او یاد دادند کتابخانه چجور جایی می‌تواند باشد و او چه پویا به این رابطه‌ی بده و بستان پیوسته و آن را پرورانده است. پرسیدم خبر جدید، کتاب جدید، شروع کرد که کتابی می‌خوندم به نام “صورتت را بشور دختر جان”، که اونم تو مترو که دست دختری دیدم برام جالب شد برم و این کتاب رو بخرم که خیلی هم پرفروش شده است. اما بعد فهمیدم که این کتاب رو ناشر دیگری چند سالی است که ترجمه کرده با عنوان “خودت باش دختر جان” و اتفاقا هم پررونق نبوده. بعد شروع کرد به تحلیل جریان جدیدی که راه‌افتاده و کتاب‌هایی خلاصه و کوتاه و دستکاری در ترجمه که فروش بره بالا و اینکه در کتاب هم هیچ توضیحی مبنی بر خلاصه بودن یا مثلا اینکه برداشت ازاد شده، نمی‌کنند و … خلاصه همین‌جوری سرپا و در آستانه در کلی حرف زدیم.

بعد که رفت، کلی ذوق کردم. به چشم‌هایی که برق می‌زند و می‌گوید “من می‌خواهم یک نویسنده معروف بشوم”. ذوق کردم به تلاش خودش که با این همه انرژی می‌داند چطور ساعاتی را هم برای رویایش با خودش خلوت کند. ذوق کردم برای همه آن‌هایی که در این ۱۱ سال با او تعامل داشتند و حالا می‌توانند حسابی کیف کنند. ذوق کردم که درست است ما در خاطره تاریخی‌مان چیزی به نام کتابخانه نشنیده‌ایم اما دست‌کم بچه‌های این روزها می‌توانند فکر کنند کتابخانه چطور جایی است …

اخبار مرتبط

نظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

در خبرنامه ما عضو شوید :
Loading