کتاب صوتی-سنگریزههای بدون اسم

کتاب صوتی-سنگریزههای بدون اسم؛ با صدای نینا هرندیزاده مروج ادبیات کودک و نوجوان [audio mp3="http://hlpr.ir/wp-content/uploads/2025/11/سنگریزه.mp3"][/audio]
کتاب صوتی-ماهی سیاه کوچولو

با صدای سمیرا میهنخواه, قصهگو و مروج ادبیات کودک و نوجوان [audio mp3="http://hlpr.ir/wp-content/uploads/2025/11/ماهی-سیاه.mp3"][/audio]
کتاب-صوتی-جهان مال من است

با صدای ایوب موحدیپور بنیانگذار خانه کتابدار [audio mp3="http://hlpr.ir/wp-content/uploads/2025/11/این-جهان.mp3"][/audio]
اخبار
سخنرانی آقای سیدآبادی همایش ادبیات کودک و دیگری
متن سخنرانی آقای سیدآبادی در همایش ادبیات کودک و دیگری: ما دیگری دیگرانیم
در همایش ادبیات کودک و دیگری که شورای کتاب کودک برگزار میکند، شرکت کردم و چند دقیقهای صحبت کردم. قصدم این بود دربارهی تجربهی باشگاههای کتابخوانی و امکاناتی که برای گفتوگو و فهم دیگری فراهم میکند، صحبت کنم، اما وقتی فهرست سخنرانیها و مقالات همایش را مرور کردم، نکتهای انتقادی دربارهی نگاه ما ادبیات کودکیهای ایران به کودکان نظرم را جلب کرد و موضوع سخنرانیام را تغییر دادم.
البته از باشگاههای کتابخوانی شروع کردم و گفتم: تجربههایی که در جام باشگاههای کتابخوانی در شهرها و روستاهای مختلف داشتیم متوجه شدیم در شهرهایی که چند فرهنگیتر است و مردمانی با زبانهای مختلف و قومیتهای متفاوت در آنجا زندگی میکنند و مجموعهای از ماها و دیگریها هستند، به خاطر تجربه زیستهای که در کنار هم یکدیگر دارند، راحتتر همدیگر را درک میکنند و با هم همکاری بیشتری دارند تا شهرهایی که یک زبان و قومیت یکسانی دارند که در برابر کل خود را دیگری میبینند.
بعد به بحث نظری دربارهی دیگری پرداختم و گفتم: دیگری تعریف ذاتی ندارد. ما دیگریِ دیگران هستیم . جایی که ما ایستادهایم، به زبانی که صحبت میکنیم، با دینی که داریم، تعیین میکنند «دیگری» و «دیگریها» کدامند؟
تا وقتی از دیگری در برابر من صحبت میکنیم، خط روشنی بین من و دیگری وجود دارد، اما وقتی پای جمع به میان بیاید و بخواهیم از ما و دیگریها صحبت کنیم، وضعیت پیچیدهتر میشود. ما وارد شبکهی پیچیدهای از مجموعهی منها و دیگریها میشویم. ممکن است، همزمان و در شبکهای با کسانی «ما»یی را تشکیل بدهیم و در شبکهای دیگر همانها دیگری ما باشند یا ما دیگری آنها.
این وضعیت همزمان که میتواند آسیبرسان باشد، موقعیتی برای گفتوگو را نیز فراهم میکند. ما معمولاً در بحث از دیگری به یک نوع از دیگری علاقه نشان میدهیم، در واقع به دیگری سازی سیاسی و اجتماعی که در آن دیگری یا دیگریها در موقعیتی جای میگیرند، -تبعیض آشکاری است که باید از میان برداشته شود- ، اما شکلهای دیگری از از رابطهی میان «ما» و «دیگری» وجود دارند که امکان گفتوگو، حرکت و پیشرفت را فراهم میکنند.
با این مقدمه وارد بحث انتقادی شدم و گفتم: وقتی فهرست مقالات همین همایش را مرور کردم، دیدم تقریبا در هیچ کدام از مقالهها و سخنرانیهای پیشنهادی که قرار است ظرف اموز و فردا ارایه شوند، به کودک و نوجوان به مثابه فاعل شناخت توجه نشده است و این برای جمع پژوهشگران و نویسندگان و صاحبنظران ادبیات کودک و نوجوان عجیب است و نشانهی نوع نگاه ما به کودکان و نوجوانان. ما بیشتر در مقالاتمان به بازتاب دیگری در کتابها پرداختهایم و یا دربارهی دیدگاهای این و آن دربارهای دیگری، اما در بحث ادبیات کودک و نوجوان موضوع مهمتر این است که ببینیم درک کودکان از دیگری و دیگریها چیست؟ سوال این است که وقتی این موضوع در کتابها میآید، آنها چگونه دیگری را میخوانند؟ آیا از نظر آنها هم تعریف دیگری با تعریف ما از دیگری یکسان است؟
سپس تلاش به موضوعاتی اشاره کردم که در نگاه ما بزرگترها دیگریسازند مثل نژاد، زبان، فرهنگ، قومیت، رنگ پوست و … در کنار سوگیری و قضاوت مفهوم دیگری و بعد این پرسش را مطرح کردم که آیا کودکان هم مثل ما قضاوت میکنند؟ قضاوت ما را تجربه زندگی ما میسازد. تاریخ ما میسازد. ما بزرسگالان تاریخ طولانیتری نسبت به کودکان داریم و تجربه و تاریخ طولانیمان قضاوتمان را شکل میدهد.کودکان علاوه بر اینکه تاریخشان کوتاهتر از است، احتمالا متفاوت نیست هست. یعنی ممکن است یک واقعه مشترک با نگاه و خوانش کودکانه چیزی یکسره متفاوت از ما باشد. حال آیا کودکان با تاریخ متفاوت و کوتاهشان مثل ما قضاوت میکنند؟
اگر قضاوت کودکان حاصل تاریخ کوتاه و متفاوت آنها باشد، آیا دیگری از منظر آنان با ما یکسان است؟
غیبت بحث دربارهی خوانش کودکانه همچون یک نشانه
برای روشنتر شدن بحث از دیگری در ادبیات کودکان به خصوص وقتی که بخواهیم موضعگیری در برابر آن را به پیامی اخلاقی در داستانها و آثاد ادبی تبدیل کنیم یا دربارهی این نوع پیامها تحلیل و تفسیر ارایه کنیم، به بحث دربارهی چگونگی انتقال پیام در ادبیات کودک و نوجوان اشاره کردم و گفتم: ما در ایران در این زمینه تحقیقی نداریم یا اگر داریم من ندیدهام، اما برخی تحقیقات نشان میدهد کودکان نسبت به پیام داستان واکنشی ندارند، – منظورم از پیام داستان البته آن پیامهای اخلاقی پیشینی است که نویسنده آگاهانه می خواهد انتقال دهد- و آن را فراموش میکنند و چیزی که از داستان در ذهنشان میماند، لزوما آن پیام پیشینی نیست بلکه دربارهی یک کنش، موقعیت داستانی و یا یکی از شخصیتهای داستان است.
البته خودش نتیجهگیری اخلاقی خودش را هم خواهد داشت که لزوما دلخواه نویسنده در مقام پیامرسان نیست.
با این مقدمه به بحث «خوانش کودکانه» رسیدم و البته توضیح دادم که خوانش کودکانه مترادف با خوانش کودکان نیست و سن و سال نمیشناسد، بلکه نوعی از خوانش است که از آن با عنوان کنشی پرشور یاد میکنند و در برابر خواندن انتقادی قرار میدهند.در خوانش کودکانه خواننده رها از جزمیات و پیشداوریها و تاریخ خود با متن رو به رو میشود.
و بعد از این نقد خودم را تکرار کردم و گفتم : در واقع ما بحث و چالش مهمتر را رها کردهایم و چالش را به قسمتی بیاهمیتتر کشاندهایم. وقتی دربارهی کتابهایی صحبت میکنیم که قرار است موضوعی را مطرح کنند و پیام محورند. در واقع داریم چالش را از جایی به جای دیگر منتقل میکنیم چالش اصلی این است که کودکان ما چه برخوردی با این کتابها دارند؟ خوانش کودکان از دیگری چیست؟ شاید کودکان در داستانها به آن پیام مطلوب و منظور ما توجه نشان ندهند و به چیزهایی توجه نشان دهند که به نظر ما حاشیهای و کم اهمیت باشد. در ادبیات کودک اصل همان حاشیههایی هستند که خوانندهها کشف میکنند و این حاصل خوانش کودکانه است.
به این نکته تاکید کردم که منظور از خوانش کودکانه یکپارچهانگاری نیست و گفتم : همهی کودکان یک شکل نمیخوانند و دریافت یکسانی از داستانها و آثار ادبی ندارند. کودکان متنوع هستند و تاریخهای کوتاه اما متفاوت خودشان را دارند و این تاریخهای متنوع و متفاوت است که قضاوتهای آنها را میسازد و خوانش و در نتیجه فهم متفاوتشان از آثار ادبی را میسازند.
و بحث را با نگرانی و امید به پایان رساندم و گفتم: ما مروجان کتابخوانی در معرض آسیبی جدی قرار داریم. ما معمولا دریافتی از کتاب داریم و این دریافت به عنوان دریافت استاندارد به ترویج کتابخوانیمان ضمیمه میکنیم. ادبیات و آثار ادبی دریافت استانداردی را به رسمیت نمیشناسد. اینجا همان جایی است که ما با اعتبار نسبیمان از کودکان و نوجوانان دیگری یکپارچهای میسازیم، در حالی که این دریافتهای متفاوت بهترین امکان را برای گفت و گو و فهم دیگریها فراهم میکند. گفتوگو دربارهی دریافتهای متفاوت از آثاری یکسان یکی از امکانات مهم باشگاههای کتابخوانی کودک و نوجوان است. با چنین نگاهی کتابخوانی امکانی برای گفتوگوی ما و دیگری است و حاصلش فراتر از ترویج خواندن که تاثیر اجتماعی شگفتآوری و آن هم نزدیک کردن آدمها به یکدیگر است.
گزارش سخنرانی در ایبنا
گزارش سخنرانی در مهر


نظرات شما