کتاب صوتی-سنگریزههای بدون اسم

کتاب صوتی-سنگریزههای بدون اسم؛ با صدای نینا هرندیزاده مروج ادبیات کودک و نوجوان [audio mp3="http://hlpr.ir/wp-content/uploads/2025/11/سنگریزه.mp3"][/audio]
کتاب صوتی-ماهی سیاه کوچولو

با صدای سمیرا میهنخواه, قصهگو و مروج ادبیات کودک و نوجوان [audio mp3="http://hlpr.ir/wp-content/uploads/2025/11/ماهی-سیاه.mp3"][/audio]
کتاب-صوتی-جهان مال من است

با صدای ایوب موحدیپور بنیانگذار خانه کتابدار [audio mp3="http://hlpr.ir/wp-content/uploads/2025/11/این-جهان.mp3"][/audio]
قصه های ترویج
معرفى كتاب جنس دوم
معرفى كتاب “جنس دوم”، نوشته: سیمون دوبووار، ترجمه: قاسم صنعوی، تهران، انتشارات توس ، سال ۱۳۶۰: “زن زاده نمیشوند، به صورت زن در میآیند. هیچ سرنوشت زیستی، روانی، اقتصادی، سیاسی را که ماده انسانی در دل جامعه برخود میگیرد، تثبیت نمیکند، مجموع تمدن است که این واسطه نر و اخته را که مونث خوانده میشود فراهم میآورد. تنها وساطت فردی دیگر میتواند به فردی به عنوان دیگری شکل بدهد.
کودک تا وقتی که برای خود وجود دارد نمیتواند خود را از نظر جنسی متفاوت احساس کند.”
برگرفته از مقدمه كتاب: ... “من حتی در میان دوستانم هم خشمهایی برانگیختم. یکی از آنها، یک دانشگاهی مترقی، دست از خواندن کتابم برداشت و آن را به آن سوی اتاق پرتاب کرد. کامو با چند عبارت آمیخته به ترشرویی مرا متهم کرد که نر فرانسوی را مسخره کردهام. او، فرد متعلق به آب و هوای مدیترانهای، بارآورندهی غروری اسپانیایی، به زن جز برابری در بیتفاوتی را اعطا نمیکرد و قطعا آنچنان که باید جرج اورول گفته باشد، در میان دو تن، او برابرتر میبود. او پیش از آن با روحیهای شاد نزد ما اعتراف کرده بود که خوب نمیتواند این فکر را تحمل کند که توسط زنی مورد سنجش و داوری قرار گیرد: زن شیئ مدرک است و مرد، ضمیر و نگاه. او به حرف خودش میخندید. اما این نکته واقعیت دارد که تقابل و دو جانبه بودن را نمیپذیرفت. او با حرارتی ناگهانی به نتیجهگیری پرداخت: “برهانی وجود داشته که شما بایستی آن را پیشاپیش قرار میدادید: خود مرد نیز از اینکه در زن یک همراه واقعی نمییابد رنج میبرد، مرد مشتاق برابری است.”
او نیز فریادی از ته دل را بر دلایل ترجیح میداد: بالاتر از همه، فریادی که به نام مردها سر داده میشد. “
“مسلما بسیاری از زنان کتاب مرا تایید نکردهاند: من باعث زحمت آنها میشدم، به آنها اعتراض میکردم، عصبانیشان میکردم، یا سبب ترسشان میشدم. اما به زنهای دیگری کمک کردهام، و این را از گواهیهای متعدد و در درجه اول از دریافت نامههایی میدانم که دوازده سال است ادامه دارد.
آنان در شرح من، علیه تصاویری از خودشان که آنان را برمیآشفته، علیه اسطورههایی که آنان را خرد میکرده، کمکی یافتهاند، آنان دریافتهاند که مشکلات آنها مغضوبیت خاصی نیست بل یک وضع عمومی است؛ این کشف سبب گردیده که آنها از تحقیر کردن خود پرهیز کنند، بعضیها هم از آن نیروی مبارزه را بیرون کشیدهاند.” …


نظرات شما